باسلام
هفت سيني خواهم اندر عهدخويش سينهايش از بهشتي هاببين
سين اول سبزه آن هم يک گل لال بود سين دوم سجاده پهن در سين سوم بود سين سوم سنگر اهل بصير سين چهارم سيمنوف باقلم گشته اجين سين پنجم سردي شبهاي جنگ باسرنيزه ها
درکمين دشمن باسيم ششم سيم وفا سين هفتم سين ماسجده بوده در زمان تحويل زيبا بود