وبلاگ :
پرتو بصيرت
يادداشت :
...اما هميشه خشک و تر با هم مي سوزند
نظرات :
2
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمد شب دوست
يوسف بعقول دلها
اي جگر گوشه زهرا
ديدن روي تو اي مه
آرزوي همه دلها
عشقو از ازل گرفتم
تا دم عجل گرفتم
مثل تو براي مادر
زانومو بغل گرفتم
مثل تو يا مثل حيدر
زانومو بغل گرفتم
به خدا نميدونم در وصف اين مصبيت عظيم و عالم گير چي بايد بگم يا بنويسم تنها جمله اي که ميتونم بگم اينه که
آجرک الله يا بقيه الله
به اميد روزي که يوسف زهرا بياد و با نواي باي ذنب القتلت انتقام مادر مظلومه ما زهرا (س) را از اون نانجيبا بگيره
پاسخ
سيلي آن روز به رويت چه غريبانه زدند.....آتش آن بود که در خرمن پروانه زدند...ممنون از حضور گرمتون!